اشخاصی را که در ظاهر می گویند به خدا اعتقاد دارند ولی ایمان قوی ندارند و اکثر موقع دچار تردد هایی می شوند را در جامعه می توان دید - اینگونه افراد که دارای ایمانی قوی نیستند در طول زندگی خود کمبود چیزی را احساس می کنند.به همین دلیل نمی توانند از حالت دلتنگی و پژمرده و بی روح دربیایند همچنین نمی توانند منبع این حالت خود را پیدا کنند
حتی اینگونه افراد می توانند از مشهورترین و معروف ترین و ثروتمند ترین افراد باشند هیچ فرقس نمی کندشادی این افراد همیشه کوتاه مدت می شود
ولی در حقیقت علت اصلی چنین حالت روحی کاملا آشکار است:دور بودن از قرآن و زندگی نکردن به شکل قرآن
خداوند بسیاری از موضوع های مرتبط به آخرت را به ما در قرآن اطلاع داده و ما را با خودش آشنا کرده است همچنین در قرآن توضیح داده است که بشر چگونه زندگی کند
در آن توضیح داده است بشر چگونه زندگی کند می تواند بهشت را بدست بیاید
در قرآن تمامی دستورات لازم برای زندگی روزمره وجود دارد
قرآن به صورت واضح و قدرتمند راه های رسیدن به ایمان خالص را توضیح داده است یکی از این راه ها دور شدن از شرک یهنی دور شدن از شریک قراردادن چیزی برای خداست
فکر کردن به اینکه قدرت و مال و زیبایی به جز خداوند مال شخص دیگری است شرک می باشد
همه چیز روی زمین را خداوند آفریده است به همین دلیل شرک گناه بزرگی است و خدا آن را نخواهد بخشید
چرا دانستن اینکه همه چیز را خدا آفریده این همه اهمیت دارد؟
روش دور ماندن از این گناه دانستن آن است که همه چیز بزرگ و کوچک را که روی زمین قرار دارند خدا آفریده و خدا مالک همه چیز و ناظر همه چیز است برای دور ماندن از شرک باید از افکاری که به ما جلوه می دهند اتفاقاتی دور از آگاهی خدا اتفاق افتاده دور ماند
برای ثابت قدم ماندن در این راه مثلا می توان در زندگی روزمره مثلا هنگام صحبت کردن به خود یادآوری کرد که این خداوند است که مارا قادر به صحبت کردن کرده و اگر او نمی خواسته خارج شدن کلمه ای از دهانمان نیز غیر ممکن بود
ویا هنگام غذا خوردن می توان به خود یادآوری کرد که کسی که به ما نعمت عطا نموده خداوند است و باید از او قدردان بود
ضمنا اگر برای خداوند شریک هایی قرار ندهیم به مرور راه هایی هم در زندگی روزمره برای رسیدن به نعمت دنیوی پیدا خواهیم کرد که نیاز برای شرک ندارند
شخصی که می داند همه چیز را خدا آفریده به مرور در همه جا نشانه هایی از خدا را می بیند و به مرور شروع به کاوش زیبایی های خدا می کند که همه روزه در مقابل او بوده اند ولی او نمی دیده است
و او به مرور یادمیگرد که نشانه های خدا را در روی زمین دوست بدارد و به این ترتیب محبت در دل او جای می گیرد
شخصی که شرک را از دل خود کنده با اسراری از خداوند آشنا می شود که در دنیایی که همه به دنبال مقام و مشهوریت و جاه هستند او از درب اسرار الهی به دنیای زیبایی پا می گذارد و خداوند نیز سعادت دو جهان رابه وی نصیب میکند
در قلب شخص با ایمان محبت پاکیزگی و امنیت نقش می بندد و این یکی از نعمت های معنوی و اسرار الهی است که خدا با کنار گذاشتن شرک به بشر عطا کرده است
یک زندگی راحت و امن یا یک زندگی با فقدان زیبایی های معنوی زندگی؟
اشخاصی که شرک را به طور کلی به کنار گذاشته اند برخلاف بسیاری از افراد روی زمین یک زندگی راحت بسیار عجیبی را تجربه می کنند
آنان در هیچ اتفاقی امید خود را از دست نمی دهند و ناراحت نمی شوند چون می دانند که همیشه در همه اتفاقات حکمت خداوند کریم مخفی است
آنان اگر یک قاب غذا و یک لباس برای پوشیدن داشته باشند خود را ثروتمند ترین فرد دنیا حس میکنند و همیشه احساس آرامش دارند
آنان همیشه خدا را ذکر می گویند و او را عبادت می کنند
بسیاری از انسان ها از این زندگی زیبا محروم اند و با اینکه برخی از آنان ثروتمندند و در کاخ ها هستند خود را بسیار فقیر و تنها احساس می کنند
خداوند فقط به اشخاصی راحتی و آرامش قلبی نصیب می کنند که از ته دل ایمان داشته باشند و هیچ تاریکی در قلب آنها نسبت به واقعیت نباشد
خدا انسان را طوری آفریده است که او آزاد زندگی کند
با شرک شخص به مریض تبدیل می شود به طوری که هیچ زیبایی و هنر را درک نمی کند و از هیچ چیز لذت نمی برد این از بلاهایی است که شرک به همراه خود می آورد
اینکه مسلمانان به هیچ عنوان به شرک نیافتند و همیشه با ایمان از ته دل و بدون تاریکی با خدا در ارتباط باشند چیز مهمی است
این چیزی است زندگی فرد را از هیچ می تواند به یک زندگی زیبا تبدیل کند- این یک راهی است که خدا به ما معرفی نموده است
ترجمه یاشار کرمی از روی آثار هارون یحیی
نظرات
ارسال یک نظر